нσмɛ / ɛ-мαιℓ / мσиα / Ƥяσғιℓɛ
خـسـتـهتـر از آنـم آرامــــش يعنـــي ؛ كـاش آدمـا مــُـرغ عـشــق ؛ فَخــر نَفروش ... خيلي دوستت دارم
کـه لـيـوانـي چـاي
آرامـَم کـنـد
آغـوش ِ گـرم ِ تـو را مـيخـواهـم
در جـنـگـلـي نـاشـنـاس
وقـتـي کـه آسـمـان
از لابـهلاي شـاخـههـا
سـرک مـيکـشـد . .
نه شب چَره مي خواهم
نه گپ و ناردانه
فقط، يلــداترين بوسه از لب هايت!
هر وقت قهر کردي ،
مطمئن باشي بجز تو ، هيچکس جاتو نميگيره
مثل ِ فـايل هاي تو اينـترنـت بودن!
هـركـي رو خـوشت مي اومد
ميتـونستـي دانلود كـني واسـه خودت
معشــوق تـو هم بـه لُطفِ قفس است کـه
وَفـــادار مـــانده ...!!!
ساعت ها از لحظه آخره با هم بودنمون گذشته
اما من انگار تو اون لحظه متوقف شدم...
اما نمي دونم "خيلي "رو چه جوري بنويسم
که خيلــــــــــــــــــــــي خونده بشه ؟!!!؟
Ɖɛƨιɢиɛя |